گلوبالیزاسیون وبرنامه ریزی استراتژیک شهری - (3)  : نقد نظریه شهر گلوبال .    

        درادامه نقل نظریات منتقدین «نظریه شهرجهانی »که دربخشهای قبلی این نوشته مطرح گردید ،   اکنون ادامه انرا پی میگیریم :

        دررابطه با نحوه  مطالعاتی که قالب" تیپ-ایده ال " را بکارمیگیرند ، همواره با برخی نارسائی های روش شناختی (متد لوژیکی) مواجه میشویم . ازانجائی که اینگونه مطالعات وتحلیلها به روندی که دراثرگلوبالیزاسیون اقتصادی درحال تغییروتحول است ، توجهء چندانی ندارند و هدف شان منحصرا" معطوف به شناسائی میزان نزدیکی شهربه جایگاه  statute  گلوبال ، که انهم پیشاپیش تعریف وتعیین شده ، میباشد. بنابراین ، مشکل میتوان دریافت ، ویژگیهائی که دروضعیت مورد بحث مطرح میشوند ، ناشی ازجهانی شدن ویا خصوصیات تاریخی کلان شهرمورد مطالعه ، بوده است .  بعنوان مثال : چگونه میتوان مشخص نمود ، وضعیت های شهری که دراثرجدانشینی  segregation شکل میگیرند ، فرضا"، نتیجه تغییرات ویژه ایست که دربازارکاربوجود امده است ؟ چگونه میباید تفاوت چنین وضعیت هائی که دراثرویژگیهای تاریخی معینی درهرکلان شهر بوجود میایند را از یکدیگر متمایز نمود ؟

      بدون شک ، این مشکل نیزازویژگیهای قالب تیپ - ایده ال است ، یعنی تجرید وضعیت مورد مطالعه اززمینه تاریخی ایکه بدان تعلق دارد . بدین ترتیب با استناد به وبر    Weberحرکت ویا ویژگی تاریخی ایکه در لحظه نخست ویا درابتدای مواجه شدن با پدیده مورد بحث ازنظردورمیماند ، میباید درمراحل بعدی مورد توجه قرارگیرند . اما ِآشکالء مطالعاتی که قالب تیپ ایده ال را مبنی مطالعه قرارمیدهند ، فقط به مشکل فوق محدود نمیگردد . همواره موارد دیگری هستند که نشان دادن اینکه شهرقابلیت وظرفیت لازم برای گلوبال شدن را دارا است ، بیش ازتحلیل همه جانبه روند تاریخی ان که میتواند حتی عکس انرا به اثبات برساند ، اهمیت  یافته اند. بنابراین ، میتوان گفت: قالبء تیپ – ایده ال، به متعاقب بودن synchronic، ویا تحقق همزمان  بیش ازغیرمتعاقب بودن diachronic اهمیت داده (Veras 1997 : 131 ) ، کمتر به نشان دادن ویژگیهای تاریخی پرداخته ، بیشترمتوجه یافتن علائم جهانی شدن شهربوده است ؛ چنانکه ، گوئی گلوبالیزاسیون سرنوشت غیر قابل اجتناب شهرهاست .

      علاه بران صاحب نظرا ن دیگری هم هستند که ، دررابطه با سلسله مراتب شهرهای گلوبال، که انهم به زعم انها نتیجه رقابتی است که دراین زمینه برای نیل به چنین شرایطی دراین شهرها برقرارشده ، سخن گفته اند .  Cardeiro 1993:322 ) )

     با سردرگمی ودرهم برهمی ایکه ، میان ویژگی ء ابزار تحلیل بودنء قالب تیپ – ایده ال وشرایطی که یک الگو ارائه میدهد ، بوجود میاید ، کمترمیتوان ازاین قالب – تیپیک ایده ال – برای درک پویائی کلان شهرها همانند قالب مبتنی بر دیاگنوستیک ، استفاده نمود . لذا ، انچه بیشترقابل اهمیت میباشد این استکه : حتی هنگامیکه قالب ، تیپ – ایده ال ، چنانکه  وبر بگونه ای اغراق امیزانرا مطرح مینماید ، بصورت گامی به پیش درجهت فرموله کردن ویژگیهای تاریخی کلان شهروتدوین چهارچوب سنجشی برمبنیء گلوبالیزاسیون است ؛ اما با این وجود ، چون تیب – ایده ال رابطه هویت با واقعیت مورد بررسی را تعیین نمیکند ، این امکان وجود خواهد داشت که وضعیت کلان شهرمورد مطالعه بگونه متفاوتی غیراز انچه در واقع هست ، استنتاج شود . ( Veras 1997;131)

       اما هنگامیکه مفهوم ، شهرگلوبال ،  بعنوان یک پارادایم جدید مطرح باشد، همانگونه که عنوانش هم مبین ان است ، مشکلی پیش نخواهد امد . دراینصورت ، آری ، میتوان انرا بعنوان یک تمایل مشخص به کنار گزاردن ، برداشت های نظری ایکه درپی تحلیل وتشخیص ودر نهایت درک جوانب مختلف مسئله شهری اند ، درنظرداشت .

      این ایده که کلان شهرها باید منحصرا"درگستره روند جهانی شدن (گلوبالیزاسیون ) اقتصادی ودر شرایط شهرجهانی شده ( گلوبال) درنظر باشند ، متاثر از تاکیدهای ساسکیا ساسن Saskia Sassen جامعه شناس هلندی– امریکائی استکه ، اغازگرطرح ادبیات نظری دراین زمینه است . (ساسن 1998:11)

   اومعتقد است  :  " . . جامعه شناسان اغلب نشان داده اند که ، گرایش به مطالعه شهرها ، براساس شناسائی انها درزمینه هائی چون توزیع جمعیت، مراکز نهادی، برجسته نمودن ویژگیهای گروهای اجتماعی وشیوه زندگی شهری ، دارند . اما این نحوه مواجه شدن با شهردیگرنمیتواند، پاسخگوی انتظارات باشد . جهانی شدن اقتصاد همراه با ظهورفرهنگی جهانی شده ( گلوبال) ، واقعیت اجتمائی اقتصادی وسیاسیء دولت – ملت ها ، مناطق فراملیتی و شهرها را دستخوش تغییرات عمیقی نموده است . بنا براین ، مطالعه شهررا همچون مکان معینی که دران روندهای گلوبال درجریان هستند درنظرداشته ودرجستجوی برداشت های جدیدء موثردردرک فصل مشترکهای  ، جهانی  (global) و محلی (local) در جهان امروز وفردا ، میباشم .  "

   تاکیدقاطع وبدون چون وچرای نویسنده به اینکه : برداشت ونحوه روبروشدنء تا به امروزء جامعه شناسان با مسئله شهر دیگر ، انتظارات را بر اورده نمیکند ، تائید واضح وجود این گرایش استکه ، قصدی درکاراست ، تاروند جهانی شدن وبرداشت های مربوط به ان - شهرگلوبال – بصورت یک پاردایم تئوریک عرضه شده ومورد پذیرش همگان قرارگیرد . دراین زمینه ، میتوان همچنین برخی مسائل نظریء – روش شناختی ( تئوریک -  متدولوژیک) را هم مشاهده نمود . نخست القائ این ادعا  که جهانی شدن اقتصادی به مثابه گسست وپایان منا سبات ومنطق اقتصادی ای میباشد که تاکنون برقرار بوده ؛ بنظر میرسد درصدد انکارباوری استکه خصوصیت ایدولوژیکی –  انهم اگرخود افسانه نباشد – خواهد داشت .*       مسئله این است که : ارجععیت دادن به رابطه کلان شهرها با روند جهانی شدن ، تا چه میزان باعث تجرید حداکثری و انکارروند تاریخیء ویژهء هرکلان شهری که با این نگرش مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرار میگیرند ، خواهد شد .  لذا ، اگر قالب تیپیک- ایده ال ، جنبه متعاقب بودن sinchronic  را نسبت به نا متعاقب بودن anachronic  ان مقدم میدارد . دراین صورت این الگوبرای روابط عمودی در مقابل روابط افقی ارجعیت قائل است . ( سانتوز225: Santos 1997 ) یا اینکه توجیهات مربوط به تداخلات عمودیء  جهانی شدن ، برسرزمین و کلان شهر–  یعنی تاثیراقتصاد گلوبال – درمقابل تداخل افقی یعنی مناسبات اجتماعیء محلی که طی روند تاریخی مشخصی شکل گرفته اند را ، مقدم میداند. این واقعیت فرضا" ، هنگامیکه مسئله جدانشینی شهری urban segregtation مطرح میگردد بوضوح نمایان میگردد.

 

     *- برای ملاحظه بحث  جهانی شدن همچون افسانه ویا ایدولوژی  ر.ج  به :

Hirst and  Thompson 1998 -   Batista jr 1998 -   Bourdieo 1998 -  Muzio   1999 

          نظریه پردازان شهرگلوبال ، درصدد القائ این باورند که : با اغازتغییرات ناشی ازجهانی شدن اقتصادی دربازارکار، نوعی تملک دوگانه شدهء   dualفضای شهری شکل گرفت .  Edmond Pretecille ادموند پرتسیل در ، جدانشینی شهری  Segregation Urbaines ( 1997:83) توجه را به جنبه های ساده شده redutive تحلیل هائی که کوشش درالقای تقریبا" سحرامیزتغییرات بازارکار، در توجیه نحوه ایکه فضای شهری به تملک درامده اند ، را جلب مینماید . همچنین این باور که جدا نشینی شهری را فقط  نتیجه جهانی شدن اقتصادی میدانند را ، مسئله ساز دانسته ، یاد اوری مینماید که فضاهای جدانشین شده شهری میتوانند همچنین ،  به علل قومی- نژادی هم باشند . در این زمینه  توجه نویسنده  کمی فراتر رفته ، اصل ماجرا را این نمیداند که فرضا" جدانشینیء شهری را منحصرا" نتیجه عوامل اقتصادی بدانیم . لیکن همه چیزراهم ، نمیتوان به انچه برخلاف تبیین های کلاسیک که ، شکل گیری روند جدانشینی را حاصل پویائی درون کلانشهری Intrametropolitan میدانستند، منحصرا" ناشی از عوامل خارجی دانست .  بعنوان مثال  ، تبیین های مارکسیستی دراین زمینه که درسالهای دهه شصت بگونه ای ُمد روز بودند ، جدانشینی شهری را بعنوان عنصرساختاری تولید سرمایه داریء فضای شهری . یعنی حاصل ، جدال کار- سرمایه  ، درشکل گیری فضای شهری دانسته ، که بشکل جدانشینی شهری  تبلورمیافت .( Preteceille 1995)   

     نظریات مربوط به شهر گلوبال ، منکر نابرابر بودن روند تملک فضاهای شهری نیستند ، ولی بنظر میرسد انها این وضعیت را ناشی از تفاوت درامد هائی که در اثر قطبی شدن گروه های حرفه ای بوجود امده میدانند . با اینهمه با وجود لحن انتقادی ، اما توجیهاتشان تاکید تبیین های کلاسیک را نداشته و ان نتیجه گیری ها را  ازدست میدهد .  ولی ، خاصه ،  برای اینکه بصورت  پا رادایم جدیدی مطرح گردد ، باکوشش در مبهم جلوه دادن برداشت های کلاسیک ، به دوری جستن از انها مبادرت مینماید . بنا بر این با   رها نمودن کامل تبیین های کلاسیک ، سعی درمنحصر نمودن کل پویائی کلان شهری به دورنمائی دارد که در ان ارجعیت وتقدم کامل بر روابط عمودی باشد . قالبء پارادایم  نظریه شهر گلوبال  همچنین توجه چندانی به نقد وسیعی که توسط صاحب نظران متعددی نسبت به ماهیت پدیده جهانی شدن ارائه میدهند ، ندارد . 

   بنا براین ، قبل ازجستجوی پاسخی برای این مسئله ، ضروری است یاد اوری شود : روند رو به افزایش گذرازقالب دیاگنوستیگی به تیپیک ایده ال وبدین ترتیب فُرم پارادایم ان ، انچه قابل مشاهده وذکر است  ، تجرید هرزمان بیشتر وضعیت کلان شهرهای مورد بررسی ومطالعه از پویائی تاریخی ویژه انهاست . اما درقالب دیاگنوستیک توجه به تحرک وپویائی تاریخی کلان شهرها هنوز مطرح میباشد ؛ هر چند این روند تحت تاثیر ، وتا حدی بعضا"تحت سیتره پدیده تازه بمیدان امده ، جهانی شدن اقتصادی بوده است .

         قالب مبتنی بر دیاگنوستیگ با شناسائی تغیرات ملاحظه شده ، درون متروپل جهان اول ، ودر نتیجه برای تبیین این تحرک ، درصدد نادیده گرفتن تناقص های ذاتی ان : قطبی شدن اجتماعی وجدانشینی شهری دو گانه شده dual ، نمیباشد.

       در قا لب تیپیک – ایده ال حرکت تاریخی کلان شهر نادیده گرفته شده و ، بتدریج بصورت تجرید شده  درمیاید. این روند تدریجی دروهله اول به سبب خصلت ویژه تیپ ایده ال است . در پی ان با تداوم بکار گیری این قالب ، برداشت ها ازکلان شهرهای جهان اولی فاصله گرفته و به ابزارتحلیل کلان شهرهائی که درمرتبه دوم قرار میگیرند ، تبدیل میگردد. بلاخره تناقضهائی که بصورت حاصل یک روند تاریخی ظاهر میشوند ، تبدیل به استنادات این برداشت میشوند . بدین صورت ، قطبی شدن جامعه وجدانشینی شهریء دوگانه شده  ، ویژگی شهر گلوبال عنوان میشوند ، نه تناقصهائی که درنتیجه یک روند تاریخی بوجود میایند ؛ اینجاست که اغتشاش دربرداشت ها ، به سبب تجرید ویژگیهای تاریخی کلان شهر، اغازمیگردد .

         نادیده گرفتن قطعی تحرک تاریخی کلان شهرهای مورد بررسی ، توسط این قالب پارا دایم ، موجب خواهد شد که ، عوامل تعیین کننده درپویائی روند درجریان را عامل خارجی که درواقع از کلیه تعیین کننده های تاریخی قبلی اش گسسته است ، بدانیم.

        باملاحظه روند مبتنی براین برداشت ، بنظرمیرسد نظریه شهرگلوبال بگونه ای شکل گرفته که ویژگیهای تاریخی کلان شهر را نادیده بگیرد . قالب پارادایم  هم تناقضهائی را که قالب دیاگنوستیکی تائید وتاکید مینماید، درنظرداشته ، ولی توجه ان به این تناقضات هنگامیکه ، جها نی شدن  ( گلوبالیز اسیون)  اقتصادی مطرح میشود ، کاهش یافته وبسیاری از وجوح تعیین کننده ، نادیده گرفته میشوند .  بهمین سبب درک همه جانبه ایکه در قالب دیاگنوستیگی میتوانیم شاهد باشیم ، غیر ممکن میگردد.

       با مشاهده این روند : در شناخت شکل گیری انچه بعنوان شهرگلوبال مطرح است ، نه تنها ویژگیهای تاریخ چنان که باید لحاظ نمیشوند، بلکه شرایط خاصی که  کلان شهر بودن شهرهای بزرگ راموجب میشوند نیز نادیده گرفته میشوند .

       نا دیده گرفتن ویژگیهای تعیین کننده یک کلان شهر، بنفع شهرگلوبال درواقع پذیرش ارجعیت دورنمای متقابل بودن sinchronic  درمقابل غیرمتقابل وهمزمان بودن anachronic ویا ارجعیت وبرتر دانستن روابط عمودی درمقابل روابط افقی است .  یا به بیانی دیگر، ارائه مفهومی از شهر است که اساسا" وبطور عمده تابع اولویت دادن  به نظم گلوبال است .

 

           ادامـــــــــــه در بخشهـــــــای بعدی

           انتخاب مطالب وبرگردان   مهدی کاظمی بیدهندی  .

 

            مُرداد      1389