شهرسازی وشهرنشینی متمرکز

 

 

         مقدمه

 

انچه برنامه ریزی شهری ما را ازاغازرواج برنامه ریزی دراین زمینه – درقالب طرحهای جامع شهری - تا کنون نا کارامد وبویژه مسئله سازومزید برعلت نموده –  علاوه برعلل ساختاری متنوعی که میتوان در این زمینه مطرح نمود - روالی بوده که توجه همه جانبه به«کیفیت» شهرنشینی درجریان ، همطرازبا توجه به« کمیت » انرا، گوئی غیرضروری دانسته وچندان جدی نگرفته است .همواره کمیتهای آماری مربوط به جامعه شهری وشهرنشینی ، بصورت این یا ان درصد، بدون خصلت یابی وتبیین همه جانبهء ویژگیهای ساختاری شان ، مبنیء کاربوده اند . بهمین سبب دراین زمینه ، سیاست گزاریها ان چنان بدون پشتوانه نظریء منتج ازپژوهشهای همه جانبه ولحاظ ویژگیهای متنوع وضع موجود شدند که : توسل به کلیشهء الگوهای وارداتی ، بجای استفاده منطقی ازتجربیات انها ، امری طبیعی تلقی شد .

    انچه همواره دراین سایت درصدد برجسته نمودن آنیم مشکلات عظیمی استکه ، این بیراهه رفتن ها بر جامعه شهری ، به روند توسعه اقتصادی اجتماعی کشور، به وضعیت زندگی روزمره اکثریت شهروندان تحمیل می نماید. معتقدیم : چه پیش وچه پس ازانقلاب اکثرمسئولین ومشاورانشان توجه همه جانبه ای به مختصاتی که دران قرارداشته وداریم نداشته ، درواقع برنامه ریزیها دراین زمینه بدون ، پشتوانه نظری منتج ازپژوهش ونظریه پردازی هائی که وضع موجود را ازهمه جهات خصلت یابی نماید ، بوده است .     

 

       پیش فرضهای نظری ء شهرنشینی متمرکز در جوامع توسعه نیافته .

      عمدتا" ازسالهای بعد ازجنگ دوم جهانی با گسترش ، نسبتا" سریع ویا سریع ترشهرهای بزرگ ویا مراکز شهری جوامع سرمایه داریء توسعه نیافته وبه تدریج گسترش این کلان شهرها ، درمقایسه با کلان شهرهای جوامع توسعه یافته که گسترش انها عملا"طی سده های اخیرباروندی بطئی انجام پذیرفته بود ، موجب  ارائه نظریه هائی شد که درانها معمولا"«بزرگی» ، « رشد سریع » ، « تمرکز» این شهرها برجسته شدند.  درنتیجه نظریه های مختلفی تحت عناوینی چون: " باد کردگی شهری" ، " ماکروسفالی اوربان " ،   " ناموزونی " ، "دوگانگی ساختاری  "، " رشد شتابان جمعیت شهری " وبسیاری ازنظریه ها وبرداشت های دیگر مطرح شدند . درواقع نظریات رایج درادبیات اکادمیک معمول دردهه های شصت وهفتاد میلادی ، همواره برپایه مقایسه این شهرها با شهرهای جهان توسعه یافته بوده اند . ازان جمله میتوان ، مجموعه مقالات ارائه شده توسط ، ماُنوئل کاستِلز، دراوایل دهه هفتاد ، تحت عنوان «امپریالیزم وشهرنشینی درامریکای لاتین » را نام برد .  

    باهمه اینها کوشش جهت ارائه یک نظریه کلی درباره شهرنشینی درجوامع پیرامون سرمایه داری هنوز هم ، تا رسیدن به نتیجه جامع ومقبول فاصله دارد .  

     صرف نظراز مبنی نظری هرکدام ازاین برداشت ها ، انچه دردهه های بعد ازدهه هفتاد تاکنون قابل مشاهده و تائید بوده ، تداوم شهرنشینیء به مراتب سریع ومتمرکزتردرجهان درحال توسعه درمقایسه با جوامع توسعه یافته بوده است.  انهم بگونه ای که، یقینا" این روند تا اینده نه چندان نزدیکی ادامه خواهد داشت .  بهمین سبب اکثرصاحب نظرانی که ، دررابطه با شهرنشینی درجهان درحال توسعه ، نظریه هائی را مطرح نموده اند  نیز معتقد به تداوم این روند متمرکزشهرنشینی میباشند .

     درسال 1890ازمجموع 49 شهربزرگ ترجهان ، 42 شهربه جهان اول تعلق داشته وفقط هفت شهر درجهانی که توسعه نیافته ویادرحال توسعه معروف است ، قرار داشتند . درحالی که درسال 2000 از 50 شهربزرگترجهان ، فقط 11شهردرجهان اول وبقیه شهرهای متعلق به جهان درحال توسعه بوده اند. گرایش مذکوردرحال شدت یافتن است . پیش بینی میشود درسال 2025 فرضا"آسیا دارای حداقل ده شهربا جمعیت  بیش از20 میلیون نفرباشد.( دیویس 2006) البته با توجه به اینکه برخی ازانها بصورت اَبرمجموعه های  شهری باجمعیت 40 ،50 و تا 90 میلیون نفری ،  درچین وهند ، قرار خواهند داشت .    

     هرچند براساس شاخصها و شواهد موجود با تداوم شهرنشینی ،  فقرنسبتا" کاهش میابد ، ولی جمعیت حاشیه نشین دراین روند شهرنشینی – شهرنشینی متمرکز– درصد افزایش اش همواره به مراتب بیش ازدر  صد افزایش جمعیت شهرمربوطه خواهد بود. ( اسکان سازمان ملل 2010) . بعنوان مثال فرضا"رئیس شورای شهر تهران ( چهارده اسفند نود خبرگزاری مهر ) درصد رشد جمعیت حاشیه نشین حول تهران را 12 درصد ! ، عنوان نمود . این درصد احتملا"یکی ازبالاترین درصد های رشد جعیت حول کلانشهردرجوامع درحال توسعه است ! بخشی ازاین درصد بسیارزیاد درمنطقه کلانشهری تهران ، نتیجه محدودیت هائی است که ، برای جلوگیری از گسترش شهرتهران ، ازطریق مصوبات الگوی شهرسازی جاری ، به اجرا درامده . محدود یت هائی که طرد اجتماعی ویا یا به حاشیه راندن لایه های کم درامد را باعث شده است . محدودیت هائی که درکاهش شتاب رشد جمعیت  تهران – البته بقیمت افزایش سریع بهای واحد مسکونی وناتوانائی متقاضیان درابتیاع انها - تاثیر داشته است . ولی همانگونه که ملاحظه میشود ، درمقابل درصد رشد جمعیت حاشیه شهرچند برابرشده . چرا ؟ چون ازیک سوبه علت محدودیت های پیش گفته ، تازه وارد ین امکان اسکان شان در شهر کاهش یافته ،  ازسوی دیگربسیاری ازلایه های کم درامد تربه سبب مشکلاتی که وضعیت جدید بوجود اورده ، ازشهرطرد شده و به حاشیه رانده شده اند . درنتیجه با درصد بالای رشد جمعیت حول شهرویا منطقه کلان شهری ان  مواجه ایم . حال ، درچنین وضعیتی ، مسئولین بدون توجه به عواقب تاسف باروبسیارمسئله سازآن ، کاهش مذکوررا با ساده انگاریء قابل تاملی به حساب موفقیت خود در"مهار" رشد  جمعیت شهرمیگذارند !؟  

 

      نظریه های مربوط به علل متمرکزشدن فعالیت ها اقتصادی درمقابل پراکندگی انها .

     ظهورپدیده تمرکزدرمراکز شهریء اصلی هرجامعه بویژه درکشورهای درحال توسعه ، بیش ازهر چیزبه سبب این واقعیت استکه : تجمع های شهری ، به ساکنین خود درمجموع ، شرایط وفرصت های بهتری را ارائه میدهند . بدین ترتیب میتوان گفت : درعمل تمرکزشهری ، علی رقم عوارض اش ، موجب  فراهم امدن سهولت ها وامکانات متنوعی میشود که درنهایت شهررا برای جمعیت مهاجرجذاب مینماید .

     درکشورماهم گسترش شهری ، انچنان باتوسعه همه جانبه ای همراه نبوده که ، موجب توسعه وتثبیت شبکه وسیستم شهرهای کشوربگونه ای یگانه (انتگره) شود . درنتیجه ضعف وکاستی امکانات وتسهیلات مربوطه ،  توزیع گسترده  شهرنشینی ، درنهایت قوام وتثبیت شبکه شهرها ، انچنان که باید ، تحقق نیافته است .   

  واقعیت این استکه پس ازپنج وشش دهه شهرنشینی سریعتروتمرکزجمعیت درمراکزشهری اصلیء کشور، بتدریج این برداشت مطرح گردید که : چنین تمرکزوگسترش شهری را نا خواسته وبیش ازحدء قابل قبول بدانند .

 

      نظریات صاحب نظرانی که طی سده گذشته در این زمینه نظریه هائی رامطرح نموده اند . 

      برگرفته وازمتون ومقالات مختلف. ازان جمله : ایناسیو دِ مُورالِسس  و ماوریسیو ِسرا در :

        کیفیت زندگی وپیچید گی  کلان شهری :  ایا  حد مطلوبی برای تمرکز شهری وجود دارد؟

 

 

      " .  .  . نظریات مربوط به مزیت ویا عوارض تمرکزدرمقابل عدم تمرکزویا استقرا رمتمرکز در برابرغیر متمرکز ، علل وعوامل موثردرشکل گیری چنین وضعیت ها ئی سابقه طولانی دارد . پژوهش ، مطالعات وتوجه به این مقولات هم زمان با اغازتحقیق وتحلیل های مربوط به مقولات شهری ومنطقه ای شکل گرفت . چنانکه میتوان گفت : طرح این مقولات با پیش آهنگی  نظریه پردازانی چون : یوهان فُون تُونِن وهمینطورسایر نظریه پردازان ، در رابطه بامقولات مربوط به جغرافیا واقتصاد شهری ومنطقه ای ادامه یافت . نظریه هائی که همواره استقرار فضائی فعالیت های را دررابطه با عوامل  متجمع کننده   تبیین ومورد  Nonaglomerativeدرمقابل عوامل غیرمتجمع کننده ویا پراکنده  Aglomerative

تحلیل قرار داده اند .

      هرچند درمدل  فُون تُونِن  به فعالیت صنعتی پرداخته نمیشود واین مدل متوجه فعالیت های کشاورزی مستقردرجوارمراکز شهری است . اما مدل اودررابطه با کاربرد زمین ونظریه معروف به حلقه های متحد المرکز بیشترمتوجه اهمیت تعیین کننده  فاصله استقرارها ی کشاورزی با بازارمصرف شهراست .

      نظریه پردازمهم دیگر، د ررابطه با مکانیابی واستقرارفعالیت ها ،  آلفِرد  وِبِر 1929است . وِبِر بیشتر به تبیین وتعریف انتخاب مکان برای فعالیت های صنعتی توجه داشت . اوعوامل موثردراین زمینه را به دوگروه تقسیم نمود .   الف ) عوامل منطقه ای  که مزیت مکان استقرارصنعتی رادر مناطق مختلف تعیین مینماید . عواملی که : حمل ونقل ، دستمزد نیروی کارو سایر ویژگیهای منطقه را شامل میگردد . ب) عواملی که به صرفه های ناشی از تجمع  ویا غیر متجمع بودن مربوط میگردد.

      بعدها مسئله متمرکزویا غیرمتمرکز بودن استقرارفعالیت ها توسط  هُووِر جونیور 1937 پیگیری شده به تعمیق بیشتر شناسائی عوامل تعیین کننده در این زمینه پرداخت . ازان جمله او اقدام به طبقه بندی این عوامل براساس مزیت  هایشان نمود:   الف ) صرفه های مربوط به مقیاس تولید ، که به عوامل داخل هر بنگاه مربوط میشدند .  ب ) صرفه های مربوط به مکان استقرار ( لُوکِیشِن ) که بستگی به عوامل خارج از بنگاه داشتند .  پ) صرفه های ناشی ازشهرنشینی ویا نزدیکی به تجمع های شهری ، که انها هم به عوامل خارج ازبنگاه مربوط میشدند .  

     والتِر ایزارد  1956توجه اش بیشتر به صرفه های ناشی از شهرنشینی بود.  مدل اورا میتوان در واقع بصورت تداوم وتکامل نظریه  وِبِردانست . توجه اش عمدتا" معطوف به سه نکته مهم بود. الف ) صرفه های مکانی ، ویژه یک منطقه معین .  ب)    صرفه های ناشی از کاربرد حداکثر زیرساخت های شهری وهمچنین امکان وجود روابط متقابل تسهیل شده تر میان بنگاها از طریق وبخاطر استقرار در شهر.       پ )  عدم صرفه های ناشی از افزایش مخارج زندگی .

    نظریه دیگر در مورد مکان یابی متعلق به   آگوست لُوش  1954 است.  نظریه اوبراین پایه است که: هدف اصلی در انتخاب مکان یک بنگا ه باید اساسا" متوجه کسب حداکثر سود برای بنگاه باشد نه  کمترین هزینه چنانکه  وِبِر بران تاکید داشت . با استناد به نظریه  لُوش  پراکندگی کامل فعالیت های اقتصادی الزاما" بعلت صرفه های مقیاس ،  که در اثر سرشکن شدن باعث کاهش هزینه ها میشود ، نیست. بهمین صورت  تمرکز کامل نیز که موجب به حداقل رسیدن هزینه حمل نقل می شود، نمیتواندعامل اصلی برای نیل به هدف موردبحث باشد.  بدین ترتیب، ایند و نیرو - صرفه های ناشی ازمقیاس تولید و کاسته شدن از هزینه حمل ونقل  - بصورت دونیروی متضاد عمل نموده، که در واقع سنگینی یکی نسبت به  دیگری  میتواند کمی ویا ز یادی میزانء مطلوبء تمرکز ویا پراکندگی ر ا، برای فعالیتهای مفروض ، تعیین نماید .

       اما لازم به یاد اوری است که در این زمینه ،  مارشال    1982 این مسئله رامطرح نمود که : صرفه های مقیاس عامل مهمی جهت تخصصی شدن مراکز شهری اند . مارشال صرفه های مقیاس را  به دوگروه تقسیم مینماید :  صرفه های داخلی ،  که به امکانات انفرادی هر بنگاه مربوط است  و صرفه های خارجی که نتیجه مقیاس تولید صنایعی استکه از نظر جغرا فیائی  بصورت متجمع  استقرار یافته اند . در واقع صرفه های خارجی که مارشال  به ان اشاره دارد صرفه هائی هستند که موجب تمرکز فضائی فعالیت ها میشوند .  مارشال این صرفه ها را ناشی از عملکرد سه  گروه عوامل میداند  : الف )  بازار       تکنولوژیکی   Spillover   پ )  اشپیل اُورLinkages متراکم  ب) بسط واتصال زنجیره ای.  

      بنظر  فوجیتا  ، کرُوگمَن ،  وِنابِلس  2002   هرچند صرفه های خارجی که  مارشال به ان اشاره دارد میتوانند از بسیاری جهات  تمرکز فضائیء فعالیت های اقتصادی را تبیین نمایند ، ولی  این صرفه ها قادر نبوده اند تبیین کاملی را در این زمینه ارائه دهند . علاوه بر ان مشکلات بسیاری جهت تدوین الگوی قابل کاربرد  را پیش رو دارند .  دقیقا" در جهت رفع این تاکید بود که کروگمَنَ در سالهای 1991-2002 کوشش پژوهشی قابل ملاحظه ای انجام داد ، تا اینکه درعلم اقتصاد بیش ازپیش به مسئلهء استقرا رفعالیت های اقتصادی پرداخته شود . بلاخره حاصل این کوشش طرح الگویء  تحلیلی  ای بر اساس صرفه های اقتصادی خارجی ،  که قبلا" توسط  مارشال مطرح گردید ، بود  .  .  .  .  .  .  .  "

 

       جمع بندی وتوجه به برخی نکات مهم .

      همانگونه که مشاهده گردید دراین بخش کوشش شد با طرح خلاصه بسیارکلی ازنظریات برخی صاحب نظرانی که درزمینه گرایش های استقرار فضائی نظریه های مختلفی را مطرح نموده اند ، سابقه تاریخی ، شکل گیری وطرح این نظریات حال هرچند بسیار خلاصه  وکلی مورد توجه قرار گیرند .  اکنون میتوان به نکات بسیارمهمی که دراین راستا قابل توجه اند ، اشاره ای داشته باشیم :

   -- انچه درجریان تحولات طولانی ایکه درزمینه این نظریه پردازی ها میتوان مشاهده نمود ، این است که : هدف نظریه پردازی ها،  شناسائی عوامل ویاعللی است که تمرکز ویا عدم تمرکز رادروضعیتهای مختلف شکل میدهند .  نه اینکه ، به فرض چنانکه برخی میپندارند ، کلا"عدم تمرکزواستقرار پراکنده را مطلوب دانسته وتمرکز استقرارها را مسئله ساز ، بدانیم  ! 

      -- این نظریات که اکثریتء قریب به اتفاق شان توسط نظریه پردازان جوامع صنعتی غربی ارائه شده ، طبیعی است که مبتنی برنگرشی کاملا"  مارکت لوژیکال  باشند . کلیه انها نظریاتی هستند که درجهت بهتر شدن عملکرد فعالیت ها ی بازارارائه شده اند . یا نظریه هائی هستند که  درجهت پاسخگوئی به  نیازهای استقرارفضائی درمراحل مختلف انکشاف اقتصاد مبتنی بربازاردرجوامع سرمایه داری مرکزی - درواقع با هدف پاسخگوئ به مشکلات پیش روی این جوامع (درواقع پیش روی بازار باهدف سوداوری بیشتر) درهرمقطع ویا هرمرحله ازتوسعه وتحول شان - ارائه شده اند . پاسخ گوئی به نیازها وودرواقع بهبود وکارامد ترنمودن روند درجریانی که دران سرمایه داری علی القاعده بصورت « سرمایه  دارانه » (یعنی کاملا" مبتنی برسازکارهای بازار )  درفعالیت بوده است . ینا بر این ، درچنین وضعیت هائی همان شرایطی که بر تقسیم اجتماعی درامد ، کار،  چگونگی مشارکت سیاسی شهروندان درسیاست گزاری ها و بلاخره سایراموراقتصادی ، اجتماعی وسیاسی حاکم است ، جوانب دیگر زندگی جامعه همچون :  تقسیم اجتماعی « فضا » حق شهروند به شهررا نیز شامل  میشود . هرچند که درکلیه این زمینه ها نابرا بری که ذاتی نظام سرمایه داری است همواره وجود داشته ودارد . فرضا" در جوامع سرمایه داری  پیشرفته  تا هنگامی قواعد مربوط به جامعه رفاه برقرار بود ، عدالت نسبی درتقسیم فضا ، حق به شهر وامکان سکنی درحدء حد اقل مطلوب درشهرنیزکم وبیش وجودداشت . دراین اواخر که ،  صاحبان قدرت ، سردمداران اموردر این جوامع  - درقالب سیاست های نئولیبرالی - درحال برچیدن تدریجی بساط جامعه رفاه هستند ، شاهد یم نابرابریهای اجتماعی بویژه در بخش شهری نیز درحال تشدید شدن است . حباب سازی های وسیع در بخش مسکن شهری و ظهورمحله های عملا" فقیرنشین وبنوعی جدانشینی درکلان شهرهای بزرگ جوامع پیشرفته سرمایه داری ، هرچند بتدریج درحال شکل گیری اند  ، یا اینکه عوارض اجتماعی ، ناشی ازکاسته  شدن حقوق اجتماعی که درجامعه رفاه ازان بهره مند میشدند ، را میتوان بوضوح  مشاهده نمود .

 

      تمرکز و ضرورت لحاظ ویژگیهای ساختاری در تدوین الگوهای هدایت توسعه شهری     

       اما ، در جوامع درحال توسعه ای که نظام اقتصاد بازارشان با جوامع سرمایه داری مرکزی تفاوت ها ساختاری – تاریخی دارد ؛ تفاوتها ئی که میتوان انرا بفرض ، بصورت انکشاف سرمایه داری در یک وضعیت توسعه نیافه  تعریف نمود ؛  تفاوت هائی که بعلت وجود وضعیت های اضطراری در ابعاد مختلف زندگی اجتماعی اقتصادی ، عملکرد بازاردراین جوامع را متفاوت با جوامع سرمایه داری مرکزی مینماید . وجود این ویژگیهای ساختاری تاریخی ، یا به بیانی دیگربقای توسعه نیافته گیهای عمدتا" اقتصادی اجتماعی  ، موجب تدوام گرایش به تمرکزء هرزمان بیشتر در قلمروجغرافیائی کشور میشود .

     اکنون انچه باید واقعا" مورد تائید قرارگیرد توجه به این مهم استکه : تاهنگامی که توسعه بحد کافی با روندی بدون وقفه تحقق نیابد ، سیاست گزاریهای اکثرا"سلبی که درپی آنند که بامحدویت وممانعت های مختلف به اصطلاح تمرکز زدائی نمایند ، نه تنها به هیج وجه راه بجائی نخواهند برد ، بلکه درنهایت هم برمشکلات خوهند افزود وهم موجب تشدید تمرکزخواهند شد. علاوه بران ، این سیاست گزاریها علاوه برتقابل شان با روند های اقتصادی – اجتماعی جاری ، روند توسعه پرفرازنشیب جامعه را بیش ازپیش دچاراختلال خواهند نمود .  

       دراثر وجود ویژگیهای ساختاری مورد بحث که دربخش های قبلی در این سایت بکرات به ان اشاره نموده ایم ، وضعیتی بوجود میاید که الزاما" درسیاست گزاری وبرنا مه ریزیها ودررابطه با بحث حاضر، دربرنامه ریزی شهری ویا بطورکلی هدایت سازمان یابی فضا ، میباید همه این تفاوت های ساختاری را لحاظ نمود . یااینکه هرهدایت واقدامی هنگامی میتواند توفیقی را همراه داشته  باشد که ، مبتنی برالگوئی انجام شود ، که با لحاظ ویژگیها ی ساختاری مورد بحث ، تدوین شده باشد . درغیر اینصورت راهکار های  ارائه شده باروندها  جاری در تقابل  قرارگرفته وهمانند اغلب برنامه ریزی هائی که در این زمینه – هدایت توسعه وگسترش شهری –  بویژه در این شصت هفتاد سال گذشته درکشورانجام شده ،همانگونه که شاهدیم بامشکلات فروان ونهایتا" نا کار امدی مواجه خواهند شد .

 

      مهدی  کاظمی  بیدهندی    بهمن واسفند   1390