طرح تفصیلی تهران رونمائی شد . خوب بعد؟   

 

       مهدی کاظمی بیدهندی

                                                                                                                               

 

       مقدمه 

     قبل ازهرچیزبا پوزش ازاینکه برخی ازمطالبی که مطرح خواهیم نمود ممکن است تکراری باشد ، میباید به عرض خوانندگان محترم برسانیم که گروه تحقیق مطالعات شهری ومنطقه ای کارتحقیقاتیء هرچند بسیارنا قابل  ومحدود خود را ازاوایل دهه پنجاه خورشیدی اغازنمود. ازهمان سالها دربرابرانچه بعنوان"طرح جامع"درایران     رواج یافته بود ، موضعی انتقادی داشت. اصولا"اینگونه طرحها را ، چون کلیشه ای وفاقد پشتوانه نظری بر گرفته ازپژوهش ونظریه پردازی دروضع موجود ولحاظ ویژگیهای ساختاری ان بودند ، سطحی نگردر«تقابل»  با روند های درجریان ودرنهایت مشکل افرین وپیشا پیش به بن بست رسیده ، میدانست. ادله مربوط به این ادعا را دران سالها ، درحد توان همواره درفرصتهای مختلف مطرح مینمودیم ، هرچند کمتربا گوش شنوائی مواجه میشدیم . دران سالها مشاورین وفعالان دراین زمینه ، به سبب غیبت مشارکت مردم درسیاست گزاری ها و در نتیجه ، باوربه اینکه برنامه ریزی شهری مقوله ای علمی – فنی ، ونه ماهیتا"روندی اجتماعی– سیاسی است ، انچنان شیفته الگوهای وارداتیء غربی بود ند که واقعا"فرصتی برای بحث درباره چنین اما واگرهائی بوجود نمی آمد . ازانجا که مشاورانء بفرض، طرحء معروف به"جامع"برای تهران ، ازیک گروه مشاورمعتبرخارجی ویک گروه مشاوربزرگ ایران (دران زمان ،  گروه فرمانفرمائیان) تشکیل می شد ، اصولا" انتقاد ویا شک و تردیدی نسبت به موفقیت ان مطرح نمیگردید ! چنانکه ، کسی برای انتقادهائی که بعضا" ازطرف گروه ما ، یا سروران دیگر، انهم اغلب درسطح بسیارمحدود مطرح میگردید ، اهمیتی قائل نمیشد! چون فضا کاری اصولا" فضای پژوهش وتحقیق وطرح مسئله ، دررابطه با واقعیات وضع موجود ومطالبات جامعه شهری کشور، نبود. علوم انسانی کشور(اقتصاد ، جامعه شناسی ، جغرافیا وسایر مقولات مربوطه) هم دران سالها فعالیت چندانی درپژوهش ، نظریه پردازی و تحلیل ابعاد مختلف بخش شهری کشور، نداشتند. درچنین وضعیتی با فقدان ادبیات نظری مربوطه ، تکنوکراسی  وارداتی به سهولت یکه تازمیدان شد.  طرح جامع اول درچنین فضائی البته باحمایت وکمکهای بنیاد فورد وگروه هاوارد ، که دران سالها با سازمان برنامه ، درتدوین برنامه های توسعه ، همکاری داشتند ، ارائه شد . ( گروه مشاورویکتور دیوید  گروئن همکار گروه فرمانفرمائیان ازعوامل  توصیه شده  بنیاد فورد بود ، که مشاورت های خود را با پشتوانه مالی بنیاد مذکور به کشورهای توسعه نیافته تحت نفوذ امریکا ، نیزارائه داده بود) . اما پس ازگذشت چند سال ؛ حدودا" ازاوایل دهه پنجاه خورشیدی به بعد با هویدا شدن تدریجی ناکارامدیها ، نادرست وغیرواقعی بودن پیش بینیهای طرح جامع مذکور، بلاخره تشدید مشکلات ناشی ازایجاد محدودیتهای مغایرودر« تقابل » با واقعیت وروندهای اقتصادی اجتماعی جاری – روند هائی  چون : جابجای وسیع جمعیت ، افزایش تمرکزجمعیت درکلانشهرها بویژه درکلان شهرتهران ، افزایش بسیار فوق ذخیره نیروی کاردربخش شهری کشور- طرح جامع مورد بحث رفته رفته اعتبارش راتا حد زیادی ازدست داد .  لیکن ، باهمه اینها ، علیرقم همهء این ناکارامدی ها هنوز- درسالهای اولیه پس ازانقلاب - درسطح جامعه کا رشناسی ومسئولین کشوردرزمینه شهرسازی ، با نقد مشخص ومستدلی، نسبت به طرحهای جامع مصوب خاصه  طرح جامع تهران ، ازنظرء میزان واقع گرائی انها ، البته با توجه به ویژگیهای ساختاری بخش شهری کشور، مواجه نبودیم . این وضعیت بروشنی مبین بیگانگی ونا همخوانی الگو وهنجارهای بکارگرفته شده در طرح ها با واقعیت های وضع موجود بخش شهری کشوربود .  

      روشن استکه : دروضعیت موردبحث ، بشرط لحاظ واقع گرانه ویژگیهای وضع موجود ، نقدی که می توانست دراین زمینه مطرح باشد ، تقریبا" همه جوانب طرحهای مذکوررا دربرمیگرفت . به بیانی دیگردران زمان سرتا پای این طرحها قابل نقد بودند .  نقدی که ازکلیشه ای بودن طرح ها تاعدم توجه انها به ویژگیهای ساختاری اقتصادی ، اجتماعی- جمعیتی وسیاسی- نهادی بخش شهری کشور را شامل میشد .

      باتوجه به واقعیت های فوق وسایرمواردی که دربخش های قبلی این سایت : درمقالاتی چون : نقدی بر   طرح جامع جدید تهران ،  شهرسازی وروند کلان شهرشدن تهران ، شهرسازی وشهرنشینی متمرکزنوشته : م. کاطمی ویا مقالات دیگری که درمورد شهرنشینی وشهرسازی دربخش شهری کشور، مطرح گردیده اند ؛ طرح های جامع مورد بحث ویا مشخصا" ، طرح جامع تهران ، علی رقم تجدید نظرهائی که بصورت طرح دوم و طرح  جامع جدید دران انجام شد ، انچه واقعا"ازان برخوردار نبود : «جامعیت طرح» بود ! طرح مذکوراز اغاز تا کنون ازیک طرح منطقه بندی ( زُنینگ )  جهت کاربرد زمین و یا انچه « طرح تفصیلی»  نامیده شده ، حال کارامد ویا غیرکارامد ، فراتر نرفته است . دراین رابطه اگر به تعاریف رسمی که ازطرف ارگان های ذیربط تا کنون درمورد طرح جامع مطرح شده ، توجه نمانیم ، میبینیم : این تعاریف هم فراترازتعریف متعارف منطقه بندی ( زونینگ ) ویا نحوه کاربرد زمین درشهر نیستند . بنابراین ، طرحی که بنام طرح "جامع" نامیده شد ، ازاغاز کاربا «جامع» بودن فاصله بسیار داشت  .

     طرح تفصیلی مورد بحث با تبعیت ازاهداف دیکته شده ای ، تحت عنوان اهداف پایه طرح جامع ، تهیه شده است . اما ازانجا ئی که اهداف انتخاب یا تعیین شده ، ربط چندانی بالحاظ همه جانبه ویژگیهای ساختاری بخش شهری کشورندارند ، یعنی پاسخگو به طرح مسئله ای «مشخص» ازشهرخاصه بخش شهری کشور نیستند . یا اینکه درواقع کوشش اش معطوف به پاسخگوئی به هدفهای دستوری است که اغلب بصورت اهدافی دیکته شده ویا چنان که مرتبا"تحت عنوان اهداف از"پیش تعیین شده ! "مطرح میگردد ، مانند: تعیین «جلوگیری ازگسترش شهر» بعنوان هدف اصلی طرح ، که انهم به بهای ایجاد مشکلات و« تقابل» وسیع با روند های اقتصادی، اجتماعی – جمعیتی بوده است . در نتیجه : درچنین وضعیتی درعمل ، طرح ارائه شده ، نتیجه ای جزآنچه طرح جامع سابق بجای گذاشت نخواهد داشت. ازانجائی که طرح تفصیلی"رونمائی" شده بگونه ای ارائه شده که باروندهای درجریان ، همانند مصوبات طرح سابق ، بجای « تعامل» در«تقابل» کامل قرارمیگیرد ؛ بتدریج با  ناکارامدی وکم اوردنهای متنوعی ، مواجه خواهد شد . بدین ترتیب که دراثرشکل گیری فشارهای سیاسی ناشی ازتقابل پیشگفته ، گام به گام ، بصورمختلف نظیر: افزایش تراکم دراین یا ان مورد ، گشاد کردن این ویا ان محدوده ، صرف نظرنمودن ازبرخی محدویتها وسایرتغییرات مشابه که ، دراثرفشارهای ناشی از«تقابل» پیش گفته ، مرتبا" به طرح تحمیل خواهند شد ، ازمصوبات خودعقب نشسته ورفته رفته ، به شیربی یال ودم واشکمی، مبدل خواهد گردید - دقیقا" سرنوشتی که طرح اول با ان مواجه شد       

      در رابطه با صحت ادعای فوق ویا ادعای اینکه جامعیت  طرح درعمل توهمی بیش نبوده  ، میتوان به عنوان نمونه به اظهارات زیر توجه نمود :

  خبرگزاری ایسنا دوم خرداد91 

   دبیرشورای عالی شهرسازی : " . . اگرهم در طرح تفضیلی ملاک عملی وجود داشت ، اغلب اجرای طرح از طریق بخشنامه های مختلف تغییر میکرد . . ."

ویا در مورد توهم بودن جامعیت طرح :

وی با بیان اینکه  : علاوه برتهیه طرح تفصیلی تکالیف دیگری نیز در طرح جامع تهران قید شده بود . خاطر نشان کرد ، حدود 30 تا35 درصداز این تکالیف هنوز اجرائی نشده است ، که از ان جمله میتوان به طرح های موضعی وموضوعی اشاره کرد . . .    "

      انهم بادرنظرداشتن این واقعیت که : اگربفرض تمامی طرحهای موضعی وموضوعی هم به اجرا درمیامدند بازهم طرح مذکور با «جامع » بودن فاصله بسیار داشت !؟

       در ادامه این نوشته کوشش خواهیم نمود با ارائه ادله مربوطه جوانب مختلف این مسئله را به بحث بگذاریم .

     البته ، با یاداوری مجدد تقاضایمان : سایت شهرسازی وتوسعه ، ازنقد وراهنمائی سروران گرام وگوشزد لغزش های نظریمان صمیمانه سپاسگزارخواهد بو د.

 

 

     طرح جامع کلیشه ای حاصل بی توجه ای به ویژگیهای ساختاری روند شهرنشینی معاصر.    

     درواقع ، مسئله مهمی که با ان مواجه ایم : فقدان نظریات تئوریزه شده ، حاصل یک جریان پژوهشی مداوم درزمینه پدیده های شهریمان ، میباشد . این فقدان موجب شده ، مقوله شهری وسیاست گزاریهای مربوط به ان بجای اینکه ، بصورت یک روند اجتماعی سیاسی درنظرباشد ، انرا بعنوان مقوله ای فنی ، علمی! و نهایتا"  جهان شمول ! –  که درواقع چنین نیست – بدانیم . فقدانی که نهایتا" راه را برای کلیشهء دربست الگوهای وارداتی بازمیگذارد . نا کارامدی ، تشدید مشکلات شهری ، بویژه درکلان شهر تهران که به بشهادت همگان در رابطه با برنامه ریزی شهری دراین چهل وچند سال گذشته داشته ایم ، به روشنی مبین این واقعیت است که : سیاست گزاریهای مورد بحث ، تا کنون بیشتربدنبال مشتی توهمات بوده ، تاپاسخگوئی به مطالبات برهم انباشته وگاه بصورت معضل درامده ای ، که  جامعه شهری کشورباان درگیر است .  

      ویژگیهای ساختاری بخش شهری جامعه درمختصات زمانی ومکانی کنونی اش ، باتوجه به گرایشهای  خاص استقرارجمعیت وفعالیت ها ، درواقع شکل بندی وساختارگیری ودرنتیجه سازمان یابی فضائی انها ، بگونه ایست که : واقعا " و بدون شک راهکارها والگوهای دیگری را میطلبد . الگوهائی که کاملا" با انچه کلیشه شده ومیشوند تفاوت خواهند داشت . ویژگیهای مورد بحث هم متنوع وهم درچگونگی هدایت ها درزمینه شهرسازی وهدایت سازمان یابی فضا بسیارتعیین کننده اند .

     اکنون درحالی که بوضوح مشاهده میشود اهداف طرحهای جامع ء بفرض طرح جامع تهران ، حاصل طرح مسئله ایکه ، نخست مبتنی برخصلت یابی وضع موجود بخش شهری - درمرحله کنونی توسعه کشور- نبوده و تقابل ان با این ویژگیهای ساختاری ، عیان است ؛ بازهم با برداشت هائی که مبتنی برتوهم ویا توهمی جدید ترند  روبروهستیم . جهت صحت این ادعا کافی است بفرض به برخی ازسرفصل های خبری که اغلب بصورت اظهارنظر برخی ازدست اندر کاران ومسئولین همزمان با رونمائی طرح تفصیلی مورد بحث عنوان شد ه اند توجه نمائیم :

     . . . معاون شهردار با تاکید بر اینکه طرح تفصیلی جدیدرویکردی متفاوت با طرح های قبلی دارد  گفت : یکی ازاین تفاوت ها نگرش به نوع پلاک واملاک است . در  طرح های گذشته کاربری ها  بر اساس تک پلاک تعریف می شد اما در طرح فعلی  پلاک ها در کنار هم ودر قالب پهنه  تعریف می شوند

. . .  طرح تفصیلی سند یکپارچه مدیریت شهری تهران است .

. . . طرح تفصیلی کمک بزرگی به وضعیت اشفته شهر میکند .

. . . طرح تفصیلی نسخه شفابخش تهران است

 . . . طرح تفصیلی تهران را از بن بست خارج میکند .

. . . طرح تفصیلی تهران منطبق برواقعیت های پایتخت تهیه شده است .     

. . طرح تفصیلی تهران سند ارتقای زندگی شهری است .  .

.  . طرح تفصیلی تهران مشکلا ت زیست محیطی تهران را کم میکند. . 

. . بهترین دست اورد طرح تفصیلی محدود کردن توسعه بی رویه تهران است . .

. . .با اجرای طرح تفضیلی عدالت اجتماعی در پایتخت برقرار شد . .

. . طرح تفصیلی تهران تاثیری برافزایش  بهای مسکن ندارد . .

 . . .  تخلفات ساخت وساز تا پایان سال  صفر میشود .

  طرح تفصیلی راهی برای رسیدن به تهران ایده ال است .    (تاکیدهای برجسته شده ازنویسنده مطالب است.) . .  .

         انچه مطرح شده برخی ازاظهارنظرهائی است که اغلب ازطرف مسئولین ، بمناسبت رونمائیء طرح تفصیلی ،عنوان شده است . اظها رنظرهائی که واقعا" احتیاجی به شرح وتفسیر نداشته وخود به خوبی مبین جّو حاکم وبرداشت غالب میان دست اندرکاران دراین زمینه است . قضاوت در مورد این اظهارنظرهارا   بعهده سرورانی که با این اظهارات مواجه میشوند ، میگذاریم .   

     هنگامی که مسئله «تعامل » با روندهای درجریان وویژگیهای ساختاری شان را بجای« تقابل » مشکل  ساز وفرصت سوزمطرح مینمائیم ، ضروت مطرح نمودن برخی ازاین ویژگیهای ساختاری ، که اهمیت و تعیین کنندگی شان غالب ترست ، مطرح میگردد.

      ویژگیهای ساختاری مورد بحث که عمدتا" نتیجه توسعه نیافتگی اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی  جامعه است، بگونه ای هستند که یقینا"درزمینه هدایت شهری – یا فعلا"موضوعی که مورد بحث ماست – باالگو های کلیشه ای ازهمه جهات درتقابل قرارمیگیرند ؛ تقابل مذکوردراکثرموارد ماهیتی ساختاری دارد ؛ بدین معنی که عدم توجه ولحاظ انها ، درالگوهائی که جهت هدایت توسعه دربخش شهری کشور ارائه میشوند بسیار ضروری  است  .  یعنی توجه ء مذکورنه تنها موجب نا کارامدی وبه بن بست کشیدن طرحها ی مورد نظرمیگردد - که این واقعا"جای تاسف دارد - بلکه علاوه بران موجب تشدید همه عوارض شهری پیش رو نیز میگردند . (مسئلهء مضاعفی که در کلیه مباحث مطرح شده درسایت شهرسازی و توسعه  همواره در پی برجسته نمودن ان بوده ایم .) اینکه برنامه ریزی شهری در وضعیت مشخصی موفقیت چندانی نداشته باشد مسئله ای است که میتوان احیانا" مشکلات انرا رفع ویا تعدیل نمود . اما تداوم طرحی که مسئله سازومشکل افرین باشد ، مسئله دیگری است که به هیچ عنوان ، پذیرفتنی نیست .   

   

 

      تناقض های مشکل افرین .

     دروضعیت کنونی جامعه ، مرحله ایکه جامعه شهری هنوزدرشرایط توسعه نیافته ای قراردارد  با ویزگیهای ساختاری مشخصی مواجه هستیم که تحقق هرسیاست گزاری ، تصمیمگیری ویا برنامه ای را مشروط مینماید .  بنابراین ما معتقدیم : میباید با رصد ولحاظ کامل جوانب تعیین کننده انها  ، الگوهای مورد نظر،  را تدوین نمود. یا اینکه با توجه ودرنظرداشتن این ویژگیها طرحهای مصوب وبه اجرا درامده را مورد ازمون وسنجش وتجدید نظر اساسی قرارداد. برخی ازاین ویژگیها که درتوسعه وتحول دربخش شهری کشوراهمیت بسیارتعیین کننده دارند ، را میتوان بعنوان نمونه هائی مطرح نموده ، انها را با اهداف طرح های جاری مقایسه نمود . درباره چگونگی ویژگیهای ساختاری مربوطه ، انها را قبلا"دربحثی تحت عنوان « لزوم تدوین یک استراتژی  جهت هدایت توسعه دربخش شهری کشور» - قسمت سوم نوشته مهدی کاظمی ، بطوربسیارخلاصه  چنین مطرح  نمودیم :     

   " . . . .  بنا براین و با این وصف ، اولین گروه مسائلی که مطرح میشوند ، مربوط به ویژگیهای عمدتا" ساختاری است که ، درابعاد مختلف ازان جمله : منطقه ای : ( فرضا"منطقه ای ازجهان که دران قرار داریم ) ، اقتصادی : (تنگناهای ساختاری که  اقتصاد کشورباان مواجه است )  ، اجتماعی – جمعیتی : ( از انجمله پویائی جمعیتی وموانع ویژهء ای که درراه تحقق حقوق اجتماعی اکثریت جامعه قرار دارد ) ، سیاسی- نهادی : ( مشخصا" فقدان صاحب اختیاری وحقوق سیاسی مردم وامکان مشارکت بی قید وشرط انها در سیاست گزاری وتصمیم گیری ها ویا تصمیم گیری هائی که بگونه قابل دفاع وبی قید وشرط ومشخص در جهت پاسخگوئی به مطالبات جمعی ، باشد. )، اکولوژیکی وبلاخره فیزیکی- فضائی : ( تداوم وسیع کاستی های فیزیکی ) که دربخش شهری کشور،  قابل  طرح اند .

      در مورد این ویژگیها دربخشهای قبلی این سایت ، حال هر چند بطورکلی وبه برداشت خودمان، مقبول ویاغیرمقبول، نظریاتی را مطرح نموده ایم . درجه ومیزان مقبولیت وصحت مطالب مطرح شده دراین باره به هراندازه که باشد ویا اینکه با هربرداشت ونگرشی که وضع موجود را مورد توجه قراردهیم ، نهایتا"به  نتایج  زیرخواهیم رسید که :  درمرحله خاصی ازتوسعه – مرحله گذر ازتوسعه نیافتگی - قرارداریم . این مرحله ازتوسعه باوضعیتهای که ازانها تقلید میکنیم تفاوتهای ساختاری بسیاری دارد .  بنابراین برای هدایت روندها دراین مرحله وبرحذرماندن ازتناقضهای وسیعی که برداشت های کلیشه ای بوجود اورده اند، درزمینه موردبحث – هدایت تغییروتحولات بخش شهری کشور- تدوین یک استراتژی مبتنی برطرح مسئله مشخص، با لحاظ کلیه ویژگیهای وضع موجود، کاملا"ضروری است. این استراتژی ، الگوها و متدولوژی های ان میباید حاصل ویا استخراج شده ، ازپژوهش ونظریه پردازی ها ی مبتنی برتحلیل همه جانبهء وضع موجود باشد  . . . "

      بنابراین ، باتوجه با ادله که مطرح گردید مشخص استکه اهداف طرح جامع اهدافی کاملا" دستوری و که انهم  بیش ازواقع گرائی بر اساس توهمات تعیین شده است . با توجه مجدد به اهداف طرح جامع کنونی میتوان بسهولت این توهمات مشاهده نمود .  

 

چشم­انداز توسعه بلندمدت شهر تهران

 

 چشم­انداز توسعه بلندمدت شهر تهران، که سيماي مطلوب شهر در افق طرح و ميثاقي براي توسعه پايدار کلانشهر تهران و پايتخت کشور است، هماهنگ با چشم­انداز بيست­ساله کشور، مبتني بر آرمان­هاي زير است:

 

: تهران؛ شهري با اصالت و هويت ايراني - اسلامي (شهري که براي رشد و تعالي انسان و حيات طيبه، سامان مي­يابد)
2 :
تهران؛ شهري دانش پايه، هوشمند و جهاني
3 :
تهران؛ شهري سرسبز و زيبا، شاداب و سرزنده با فضاهاي عمومي متنوع و گسترده
4 :
تهران؛ شهري امن و مقاوم در برابر انواع آسيب­ها و مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح
5 :
تهران؛ شهري پايدار و منسجم با ساختاري مناسب براي سکونت، فعاليت و فراغت
6 :
تهران؛ شهري روان با رفاه عمومي و زيرساخت­هاي مناسب، همراه با تعديل نابرابري­ها و تأمين عادلانه کليه حقوق شهروندي
7 :
تهران؛ کلانشهري با عملکرد­هاي ملي و جهاني و با اقتصادي مدرن و مرکزيت­ امور فرهنگي - پژوهشي و سياسي در سطح کشور، و حداقل يکي از سه شهر مهم و برتر منطقه آسياي جنوب­غربي

 

طرح‏هاي جامع و تفضيلي شهر تهران، پديده‏هايي جديد و نوآورانه محسوب مي‏شوند كه بر مبناي متدهاي پيشرفته جهاني طراحي و اجرا شده‏اند. برنامه ريزي و اجراي منطبق با طرح‏هاي راهبردي و ساختاري روز دنيا و دوري از فضاي سنتي و منسوخ طرح‏هاي كالبدي، برجسته‏ترين ويژگي طرح‏هاي جامع و تفضيلي شهر تهران

 

 اکنون، پرسشی که قابل طرح است ، این استکه :  ایاطرح تفصیلی مورد بحث با پایبندی به چنین توهمات ومحدویت های متنوعی که انها هم نتیجه همین توهمات هستند ، واقعا" را ه بجائی خواهد برد . هرچند که دل خوش کنیم که بجای" پلاک" ،"پهنه" را بکارگرفته است !؟  همانگونه که ذکر شد با تقابلی که هدف گیریهای دستوری و بیگانه با واقعیات بخش شهری کشور، با خود دارند ، ازفردای به اجرادراوردن طرح ، فرسایش ودرنتیجه عقب نشینی های پی درپی ان ، که قبلا" مطرح گردید ، اغازخواهد شد . بعنوان یک نمونه به تجدید نظرها ئی که درگرما گرم اجرای طرح انجام شده ، توجه نمائید .

 

     خبرگزاری مهر    91.2.12  

 تغییر در تراکم  پهنه های مسکونی .    

. . . وی ادامه میدهد :اعتراض رئیس کمیسیون عمران به تغییراتی است که کمیسیون ماده پنج  شورای شهرسازی . . .

  : وی  تغییرات تراکم در پهنه های مسکونی سبب شده تابر خلاف طرح تفصیلی که در شورای بررسی شد برخی پلاک های چهارطبقه مجوز پنج تا شش طبقه بگیرند .    . . .  
وی اضافه میکند  : کمیسیون ماده پنج سلیقه ای تصمیم نمیگیرد، بلکه با در نظر گرفتن همه ابعاد  حکومتی ، فنی واجتماعی نسبت به یک تصمیم اقدام مینماید   .  .  

 

 نظیرتغییرات فوق هم اکنون درحال انجام شدن است ، با اطمینان میتوان گفت دراینده افزایش هم خواهند یافت . تغییراتی که درواقع حاصل « تقابل » پیش گفته و نتیجه پیروی ازتوهمات ، بجای توجه به روند های جاری ، شرایط  حاکم بروضع موجودء بخش شهری کشور ، یا درواقع عدم توجه به محورقراردادن مطالبات مردم ، است .

 

       مهدی کاظمی بیدهندی     خرداد    1991