ناهنجاریهای سیاست گذاری وبرنامه ریزی شهری کشور – بخش اول

 

 

 

       مهدی کاظمی بید هندی  

 

       مقدمه

  

 

     همانگونه که شاهدیم علیرغم مشکلات ومعضلاتی که بخش شهری کشوربویژه کلانشهرها با  ان مواجه اند، وبا اینکه مشکلات مذکورروزبروزدرحال افزایش بوده،اما درمقابل سیاستگذاری وبرنامه ریزیها دراین بخش، سالیان درازاستکه: به پیروی ازالگوهای کلیشه ایکه، دردهه 40 خورشیدی وارد کشورشد ، البته باتغییراتی که ، انهاهم  متاسفانه کلیشه بوده ! کم وبیش درحال ادامه است . هرچند اغلب اهداف پایه ایکه دراین پنج دهه گذشته درسیاست گذاریهای بخش شهری کشوردنبال شده ، درعمل با بن بست ونا کارآمدی مواجه شدند؛ اما هنوزنه شاهد، نقد چندانی ازاین الگوهای مشکل افرین وعلت یابی عدم توفیق انها، بوده ایم . نه درصدد تجدید نظردرسیاستهای مذکورهستیم ! اما چرا ؟ چرا مرتبا" انچه ناکارامدیشان بارها ازمون شده را تکراروبازهم تکرار میکنیم ؟ بفرض، سالهاست که مبتنی برتوهمات، باتوسل به جلوگیریهای دستوری ومصوبات مربوطه، درپی تثبیت شمارجمعیت درکلانشهرها بویژه شهرتهران بوده ایم . حال نتیجه این هدف گیریها تاکنون چه بوده است؟ جز ناکامی*  ودر یک کلام ، تشدید حاشیه نشینی دراین شهرها ، انهم با افزایش مشکلات انها؟

  *باید این نکته را یاد اورشوم که دستگاه اجرای خود را در این زمینه موفق میداند . وبراین باور استکه : مانع رشد جمعیت تهران شده  ، که این ادعا توهمی بیش نبوده  است  . این توهم  در  " شهرسازی وکاهش اخیردرصد رشد جمعیت «شهر» تهران "   همین سایت  به تفصیل توضیح داده شده است.

     بنابراین، همانگونه که ملاحظه میشود ، عملا"درشرایطی قرارداریم که : صاحب نظران دراین مقولات امکانات لازم جهت نقد وپژوهش مداوم این اموررا دراختیارنداشته اند . تاازیک سو، حاصل مستمرپژوهشهایشان بنوبه خود به شکل گیری مطالبات اصولی شهروندان کمک نموده ، ازسوی دیگربا خصلت یابی پدیده های مختلف ، دراین بخش درمرحله توسعه ایکه دران قرارداریم ، مبانی نظری لازم را برای دست اندرکاران وبرنامه ریزان وسایرعلاقه مندان  فراهم نمایند . چون بدون چنین روند پژوهشیء مستمری ، همواره درعمل فاقد دانش ضروری ، برای مواجه شدن با مسائل پیش رودراین بخش ، خواهیم بود.  فقدانی که همچنین مانع ارتباط متقابل همه جانبه تری میان مقولات مختلف دراین بخش نیز شده است . بنابراین برای نیل به چنین هدفی چاره ای نیست مگردامن زدن همه جانبه به این بحث ! 

   قصدم این است که دربحث حاضرباتوجه ویاداوری جوانب مختلفء برداشتهای رایج شده در  این زمینه ، به بحث گذاردن میزان واقع گرائی انها ، برداشت های جاری را ، که بصورت ، نظر، پیشنهاد وراهکارهای مختلف مرتبا" مطرح میگردند، مورد ازمون قرار دهیم . 

 

         بخش شهری کشور ودورنمای اینده ان      

 

       تحولات جمعیتی

 

       همانگونه که میدانیم جمعیت کنونی جهان دراوایل سال 2017 میلادی نزدیک به 7.5  میلیارد براورد شده است . ازاین تعداد هم اکنون جمعیت شهری جامعه جهانی حدود پنجاه وهفت هشت درصد ان است . درسال 2008 جمعیت کل جهان 7 میلیارد واندی بود دران سال جمعیت بخش شهری از50 درصد کل جمعیت جهان گذشت. با توجه به اینکه: اگرچه شتاب رشد جمعیت  جهان همانند شتاب افزایش جمعیت اکثرکشورها منفی است ، یا اینکه درصد رشد جمعیت کل هر سال کمترازسال قبل میباشد، ولی افزایش درصد سهم بخش شهری نسبت به کل جمعیت همواره  بیشترازدرصدرشد عمومی جمعیت جهان بوده است.بقسمی که همه پژوهشهای مبتنی براطلاعات  وامار کسب شده نشان میدهند، درسال 2050 جمعیت شهرنشین جهان از70 درصد کل جمعیت ان خواهد گذشت. انهم بدین صورت که تا اخرسده میلادی کنونی به احتمال قریب به یقین جمعیت شهرنشین جهان ازمرز 90 درصد کل جمعیت ان فراترخواهد رفت. کشورماهم ازاین قاعده مستثنی نیست. البته با این ویژگی که کشورما جزوان گروه ازکشورهای جهان پیرامونی استکه جمعیت شهری ان تا 2050 از 90 درصد کل جمعیت ان خواهد گذشت. انهم با وجود اینکه درمیانه سده حاضر، به احتمال زیاد در صد رشد جمعیت درکشورما نیزبه صفرنزدیک شده ویا حتی احتمالا"منفی خواهد شد.

  واقعیت این استکه: انچه رامیتوان ازنیمه دوم سده نوزده تاکنون شاهد بود، افزایش سهم جمعیت  شهری همه جوامع جهان نسبت به کل جمعیت انهاست. درمقابل رشد جمعیت جهان نیزدراین مدت مرتبا"روبه افزایش بوده ، البته بااین ویژگی که درکلیه کشورها کم وبیش ازان زمان به بعد شتاب رشد جمعیت بتدریج افزایش یافت. اما پس ازپشت سرگذاردن چندین دهه باشتاب رشد روبه افزایش بتدریج ازاوایل سده میلادی گذشته ، شتاب رشد جمعیت درجهان توسعه یافته منفی شده ودرصد رشد جمعیت انها مرتبا"درحال کاهش بود. تا اینکه دربرخی ازاین جوامع علاوه برشتاب منفی درصد رشد جمعیت نیزمنفی شد. اما درجهان پیرامونی تا قبل ازربع چهارم سده گذشته کم وبیش شتاب رشد جمعیت اغلب مثبت بوده چنانکه دربسیاری ازاین جوامع، تا دهه های 60 و70 حتی دهه80 بعضا"درصد رشد جمعیت به3 درصد وحتی بیشترهم رسید.ازدهه های 60 و 70 دراکثرکشورهای پیرامونی هم بتدریج ، البته باتاخیردربرخی ازاین جوامع ، شتاب رشد جمعیت منفی شده ودرنتیجه مرتبا" ازدرصد رشد جمعیتشان کاسته شده است .

     نکته بسیار مهمی که میباید مرتبا" یاد اوری نمود، این استکه: انچه درکشورما دراین زمینه در جریان بوده وهست ،  تفاوت چندانی با سایرکشورهای پیرامونی نداشته ، بلکه دراکثرموارد کاملا" مشابه انها میباشد .

   انچه دررابطه با تحولات جمعیت کل وبویژه جمعیت بخش شهری جهان، درکشورهای پیشرفته و پیرامونی مطرح گردید، هرچند مطالبی استکه بارها درمقالات مختلف این سایت وهمچنین پژوهشها ومقالات سایرپژوهشگران مطرح گردیده است. اما طرح مجدد انها بااین هدف بود که : ازیک سودورنمای این تحولات رابعنوان یک واقعیت یاداوری نموده ، ازسوی دیگر روی این مسئله مهم که تحولات مذکورحاصل روندی جهانیء غیرقابل اجتناب بوده ، تاکید گردد . این بدان معنی است که بهرحال تحولات جمعیتی وجابجائیهای روستا – شهریء مربوط به ان پدیده ای نیست ، که  فرضا" فقط درایران بوقوع پیوسته ، ویا عللی مربوط به کشور ومنطقه خاصی داشته باشد .

    هنگامی که مسئله درسطح جهانی البته بالحاذ تاثیرتفاوتهای ساختاری میان جوامع مرکزی و پیرامونی را مورد توجه قراردهیم ، ملاحظه خواهد شد، روند مذکورروندی جهانی استکه درهمه  درهمه کشورها پیشرفته بوقوع پیوسته است. درمورد ما وسایرکشورهای پیرامونی که درمرحله گذرازتوسعه نیافتگی هستند، به شکل ومحتوای مشابه، امادرمقایسه با جهان توسعه یافته بصورت  ویژه ای درحال تحقق بوده وهست .

   اکنون اگرنخست جهان شمولی این روند وسپس مشابهت ان درهمه جوامع پیرامونی وهمچنین غیرقابل اجتناب بودن انرا بپذیریم ؛ نادرستی بسیاری ازبرداشتهای رایج درکشور، که این مسئله را بصورمختلفی غیرازانچه واقعا" درسطح جهان درحال توسعه درقریب به یک سده تاکنون در حال تحقق بوده ، تبیین مینمایند ، مشخص میگردد . ازانجمله : باورهائیکه درپی جستجوی عللی محلی برای توجیه ان هستند. هرچندعلل محلی نیزدراین روند موثربوده ، اما تاثیرشان همواره «جزئی» وازنظرزمانی محدود میباشد . همچنین بی پایه بودن باورهائی که این روند پویا ، حال با معضلات فراوانی که همراه دارد، را بصورت پدیده ای,, بیرویه,, بیش از,,حٌد,, و,,نادرست,,  وامثالهم مطرح مینمایند . بعنوان مثال ، دراین زمینه ، برخی معتقدند : چون درایران اصلاحات ارضی انجام شد ، روستائیان روانه شهرها شدند؟!   گوئی اگراصلاحات ارضی حال با هرهدف درست ویا نادرستی که داشت ، انجام نمی شد ، روستائیان به شهرها مهاجرت نکرده درروستا ها میماندند.! یا باورهائیکه میپندارند: اگربه روستاها کمک میشد، امکانات لازم مانند زمین زراعی   ، اب وغیره، برای روستائیان فراهم میگردید ، مانع مهاجرت روستائیان به شهرها میشدیم .

    همانگونه که ملاحظه میگردد : ازاین نمونه برداشت ها که براساس تحلیل مستدلی که مبتنی برتوجه ای همه جانبه به وضعیت بخش شهری جهان ، ودرمورد ما درشرایط کنونی جوامع پیرامونی نیست ، بشدت میان ما رایج ومرتبا"مطرح میگردد.  باورهائی که واقعا" نتیجه ای ، جزایجاد سردر گمی درشکل گیری برداشت های مستدل ، وعلت یابی قابل دفاع دراین زمینه ، نخواهد داشت .

   جهت اثبات نادرستی برداشتها مذکورمیتوان نمونه های مشخصی را درسطح جهان پیرامونی مطرح نمود . مثلا": درمورد نقش اصلاحات ارضی درمهاجرت روستائیان به شهرها ، میدانیم  دربسیاری ازکشورهای جهان پیرامونی ، دهه هاست که ، اصلاحات ارضی یکی ازمطالبات عمده دهقانان بدون زمین است ، انچه تاکنون دراغلب این جوامع زمین داران بزرگ مانع تحقق ان شده اند. باهمه اینها ، علیرقم عدم تحقق اصلاحات ارضی ، دراین کشورها ، مهاجرت از روستا به شهربا درصدی بمراتب بیشترازکشورما درجریان بوده است !؟  بفرض در کشوربرزیل که سالهاست ، جنبش دهقانان بدون زمین ، یکی ازجنبشها ی مطرح دراین کشوراست . باهمه اینها در صد شهرنشینی برزیل هم اکنون بیش ازکشورما وحدود 82 در صد است . ویادرکشورارژانتین با وسعتی یک ونیم برابر وجمعیتی نصف کشورما وامکانات زراعی وسیع ازحیث اب وزمین زراعی وهمچنین  تولیدات کشاورزی (عمدتا"غلات وگوشت ) باعرضه وسیع به بازارجهانی هم اکنون بیش از84 درصد مردم ان شهرنشین هستند، انهم به صورتیکه: بیش از45 درصد جمعیت 42 میلیونی ان کشوردرمنطقه کلان شهری بوئنوس ایرس به کا روفعالیت مشغولند! درصورتیکه براساس برداشتهای رایج میان ما باید،اکثریت جمعیت این کشوردرعرصه وسیع ان به کشاورزی ودامداری مشغول باشند !؟ چون نه کمبود اب وزمین برای زراعت ومرتع های کافی برای دامداری ، دارند !؟

   بنابراین انچه بوضوح مشخص است ، این استکه : صرف نظرازمقبول ویا غیرمقبول بودن مهاجرت های وسیع روستا - شهری علتهای عمده وتعیین کننده تحقق وتشدید چنین روندی را باید  درشهرونه درروستا ، درروند تحولات نظام اقتصادی جهانی وویژگیهای اقتصادهای پیرامونی  ان ، جستجو نمود . البته چنین جستجوئی ممکن نیست مگردرتحلیلهایمان همواره کشورمان را بصورت جزئی ازجهان پیرامونی باهمه ویژگیهای ساختاری- تاریخی مربوطه ان درنظر داشته باشیم . بلاخره ، درمورد درک این مسئله ، تغییروتحولاتی که درشهربوقوع پیوسته است ، میباید همه انرا بصورت نتیجه ، انکشاف اقتصاد مبتنی بر بازاردریک وضعیت توسعه نیافته ، انهم بصورتیکه که تحولات معاصر نظام اقتصادی مبتنی بربازاررا ازیک سو و از سوی دیگر شکل تحقق پیرامونی انرا، در نظرداشته باشیم .

 

     گرایشهای استقرار فضائی امکانات وفعالیت ها ، درشرایط کنونی بخش شهری کشور

     اگردرابتدای مواجه شدن با این مقوله ، روند شهرنشینی معاصر کشورمان را روندی کاملا" غیرقابل اجتناب ، که انهم درسطح کل جهان پیرامونی درحال تحقق بوده وهست، درنظرداشته باشیم . یعنی خود راازقید توهماتی همچون بیرویه دیدن، نادرست دانستن شهرنشینی به اصطلاح  شتابان ویا بیش ازحد ویا القاب دیگری که دردهه های اخیربه ان نسبت میدهیم، رها نمائیم . هم چنین بپذیریم که بفرض، درکشورما تا سه چهاردهه اینده جمعیت شهری کنونی قریب به دوبرابر شده وسهم بخش شهری درجمعیت کل کشور، دران زمان، از90 درصد ان خواهد گذشت. وهمه این تحولات را، تکرارمینمایم : انچنانکه هست ، غیرقابل اجتناب دانسته، یعنی بصورت واقعیتی درنظرداشته باشیم ، که ازان گریزی نیست. عناوین مسخره ای چون : ,, مهاجرت معکوس ,,  (البته  این یکی به تقلید از پولپوت),,بازگشت به روستا,, وامثال انرارها نمائیم !؟ وبلاخره بپذیریم که، مسیرچنین رابااین یا ان دستور، یا طرح وبرنامه ای، نمیتوان تغییرداد !؟ وهمچنین بپذیریم که جهت مواجهه اگاهانه باان، میباید سایر ویژگیهای ساختاری انرابادقت ووسواس کافی مورد شناسائی قراردهیم . دراین صورت میتوان کم وبیش به نتیجه دادن کنکاش مان امیدواربود.

    ازجمله ویژگیهای بسیارمهم درروند شهرنشینی پیش رو، که همواره، پس ازطرح کلی روند  شهرنشینی پیرامونی وشناسائی ابعاد کمی وکیفی ان ، قابل طرح است . چگونگی گرایش روند استقرارجمعیت ، فعالیتها وامکانات وویژگیهای ساختاریء گرایش مذکوردراین مرحله ازتوسعه کشور، میباشد .  

    یکی ازویژگیهای بسیارمهم این روند شهرنشینی ، گرایش ان به استقرار«متمرکز» درفضا بویژه درشهراصلی ویا کلاشهرهاست . دراین مورد هم برداشتهاهای رایج درجامعه ما بصورتی استکه : قضاوت در مورد این گرایش ویا انچه بعنوان مسئله تمرکز مطرح مینمائیم ، دنباله همان برداشت هائی استکه درمورد روند شهرنشینی پیش رو بین بسیاری درجامعه ما رایج شده است.

  درمورد« تمرکز» هم باعناوینی چون: بیش از,,حد,,،,,نادرست,, ، بیرویه,, روی اورده، در نتیحه بدون اینکه پدیده مذکور را بصورت همه جانبه وسیعا" مورد مطالعه وپژوهش قراردهیم ، بلافاصله، به راه حلهای موهوم ، دورازدسترس وغیر قابل تحقق ، چون : لزوم استقرارتوزیع شده جمعیت وامکانات درعرصه ، مبتنی براهداف ازپیش تعیین شده ، انهم درشرایط موجود!؟  دست اخررهائی ازهمه مشکلات را، به راه حلهائی چون اجرای طرح ,,آمایش سرزمین,, حواله میدهیم . همه این باورها وحواله دادن ها هنگامی مطرح میشود که :«علت» واقعی - نه معلولهائی که مرتبا" بجای علت شکل گیری چنین تمرکزی ارائه میگردند - انچنان که باید مطرح نمیگردند!

    در واقع قبل ازهرپیشنهاد وراهکارعجولانه ای باید پذیرفت ، تمرکزعلت مشکلات پیش رو نیست . بلکه تمرکزمسئله دارپیش رو، خود معلول شرایط اقتصادی ، اجتماعی- جمعیتی، سیاسی وفیزیکی فضائی وضع موجود است . انچه دراین مرحله ازتوسعه پرافت وخیزکشور«تمرکز»را بصورت «ذاتی »این مرحلهء گذرازتوسعه نیافتگی ، دراورده است ! یعنی این مسئله چیزی نیست که بتوان به این سادگی با جلوگیریهای دستوری ومصوبات نظیرانها ازان رهائی یافت . بلکه با جلوگیریهای دستوری تا هنگامی که این گرایش بعلل ساختاری مورد بحث شکل میگیرد ، نه تنها تمرکزمشکل افرین مذکورحتی کاهش نخواهد یافت ، بلکه این اقدامات دستوری ، مزید برعلت شده ، تمرکزرا افزایش خواهند داد !

   درمقالات متعددی دراین سایت علت ذاتی بودن پدیده تمرکزدرروند استقرارجمعیت وفعالیتهای پیش رو، بویژه درتهران ، وعبث بودن راهکارهای مبتنی برتوهمی که درسیاستگذاریهای شهری  ما تاکنون انجام شده ومیشود، مفصلا"مطرح گردیده است. هرچند که تاکنون همواره دربرهمان پاشنه چرخیده ، و پیشنهادهائی که مرتبا" با بن بست موا جه میشوند ، بگونه ملال اوری تکرار میگردند .

    اکنون برای توضیح بیشتراین وجه ازمسئله - ویامبتنی برتوهم بودن سیاست گذاریهائی که برای مقابل با تمرکزبه اجرا درامده اند – ضروری است باطرح برخی ازاین برداشتها بیشتر درموردانها تامل نمائیم . ازانجمله گفته شده :

          

tnews.ir/news/37fe79593488.html - Translate this page

Feb 6, 2017 -   اگر همان‌طور پیش می‌رفتیم ۱۰ سال دیگر یک تهران به تهران فعلی اضافه می‌شد

 

ظرفیت زیستی تهران سه میلیون نفر است

تهران پنج میلیون جمعیت مازاد دارد

 

 

مرکز اسناد انقلاب اسلامی - تمركز زدایی از تهران مهمترین مسئله روی میز ...

www.irdc.ir/fa/content/57749/print.aspx - Translate this page

Feb 23, 2015 - مشاور و دستیار عالی مقام معظم رهبری گفت: مهمترین دغدغه دولتمردان، سیاستمداران و شهرداران و نیاز ما در تهران تمركززدایی و ساماندهی در پایتخت است . . . . .

  

تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۱ ط

» سياسي

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با پایگاه 598:

مشکلات اصلی پایتخت تمرکز امکانات در تهران است/ طرح انتقال پایتخت فقط انتقال فضای سیاسی کشور می باشد

نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: ما این امکانات را از قبل بررسی کرده ایم اگر تمرکز آن را از بین ببریم مانند دانشگاه‌ها و بیمارستانهای خوب و مراکز آموزش و پرورش و حتی مراکز هنری خواهیم دید که تراکم جمعیت کم می شود و شوق مهاجرت به تهران کاهش پیدا می کند، اگر ما آن امکانات را توزیع نکنیم و انتقال هم صورت بگیرد وضعیت تهران تفاوتی نخواهد داشت. . د. . . . . . . . . . . . . . . نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: ما این امکانات را از قبل بررسی کرده ایم اگر تمرکز آن را از بین ببریم مانند دانشگاه‌ها و بیمارستانهای خوب و مراکز آموزش و پرورش و حتی مراکز هنری خواهیم دید که تراکم جمعیت کم می شود و شوق مهاجرت به تهران کاهش پیدا می کند، اگر ما آن امکانات را توزیع نکنیم و انتقال هم صورت بگیرد وضعیت تهران تفاوتی نخواهد داشت.

 ویا اینکه :  طرح شورای شهراقامت در تهران با کارت مجوز سکونت در پایتخت   

 

وبلاخره بسیاری از پیشنهادها ونظریات دیگر.

  

      واقعیت این استکه دراین زمینه میتوان اظهارنظرها ، پیشنهادات وحتی مصوبات بسیاری را مطرح نمود که ، همگی یک هدف را پی میگیرند . انهم جلوگیری ازگسترش ودرنتیجه تمرکز  بیشتردرکلانشهرها وممانعت ازگسترش بیشترانهاست .

اکنون جهت ادامه کنکاش در این زمینه میتوان برخی از پیشنهادها ویا نظریات مطرح شده فوق را مورد توجه وتامل بیشترقرارداد .

 "   Feb 6, 2017 -          بفرض، گفته هائی چون:  " اگر همان‌طور پیش می‌رفتیم ۱۰ سال دیگر یک تهران به تهران فعلی اضافه می‌شد

 

   نخست باملاحظه ادعای مطرح شده فوق، اولین پرسشی که دراین زمینه مطرح میگردد، اینکه :  خوب این فرمایشات یعنی چه !؟ یعنی دستگاه اجرائی ما چنین توانی داشته – ومردم نمیدانستند !-که توانسته مانغ دو برابرشدن جمعیت تهران شود !؟ انهم به همین سادگی ؟  کمی دقت بفرمائید . گفته شده : درسالهای اخیرازدرصد رشد جمعیت تهران کاسته شده است . حال به چه علت ؟  با کمی تامل میتوان درجای خود علت واقعی چنین کاهشی را مطرح نمود.اما همین ادعارا درجای  دیگراولیای امورشهرداری هم مطرح نموده ، انرا به حساب موفقیت اقدامات خود گذاشته اند . 

    بگذریم ازاینکه، اگرچنین بود که درواقع چنین نیست! مسئله اصولا"صورت دیگری داشت !؟ چون، دراین ماجرا یعنی درکاهش اخیردرصدرشد جمعیت شهرتهران نه وزارت راه وشهرسازی  ونه شهرداری درعمل کاره ای نبوده اند. درشرایط حاضرهم دراین امرکاره ای نیستند! چرا؟  چون ابتکارعمل درجهت تاثیرگذاری برتحولات شهری رادردست ندارند!؟چون درموردمشخص  کاهش درصد رشد جمعیت شهرتهران ، تنهاعامل موثر، افت شدید توان متقاضیان خرید ویا اجاره مسکن ، انهم بعلت افزایش بی بدیل بهای خرید یا اجاره ان در شهرتهران وسایر کلان شهرهای کشور، بوده است. انچه باعث شد ، مهاجرین تازه وارد قادربه سکونت درشهرنشوند  وبه حاشیه نشینان بپیوندند! علاوه بران ، برخی ازدهکهای تنگ دست ترساکن شهرهم دچار «طرد شهری» ویا انچه برخی ازتکنوکراتهای وطنی انرا,, سرریزجمعیت!؟,, نامیده اند ، شده وبه جمع حاشیه نشینان پیوستند . بسیارخوب: اگرانچه برشهرگذشته که درصد رشد جمعیت ان تا 2 درصد کاهش یافته ، چنان که هردوارگان انرا موفقیت خود میدانند ، اما درمقابل در صد رشد حاشیه نشینان ان بگفته رئیس سابق شورای شهر تهران به 12 درصد!؟ رسیده است . خوب اگر باتوجه به رشد کم سابقه حاشیه نشینی این تحولات حاصل اقدامات انها ست ، باید گفت: خوب  مانع رشد جمعیت تهران شدید !. درصد رشد حاشیه نشینی راهم دورقمی کردید !  خوب سروان محترم  ایاچنین وضعیتی را میتوان توفیق نامید ؟ ویا اینکه در واقع انچه تحقق یافته که دستگاه اجرائی انرا موفقیت میداند . ازیک سوشهردچار«طرد شهری» شده وازسوی دیگردرصد رشد حاشیه نشینی دورقمی شده است . ایا این یک فاجعه نبوده است؟  قضاوت با شماست .  

   اما چرااین دوارگان محترم کاره ای نبودند ؟ چون کاره ای بودن ، یعنی اینکه،شهروتحولات انرا چنان هدایت میکردند که حاصل این هدایت چنین باشد  :   تمرکزدرشهربصورت «ایجابی» ونه دستوری ، تعدیل شده وگرایش استقرارها تدریجا" به سوی توزیع شده ترپیش رود . جمعیت حاشیه نشین هم رفته رفته ازوضعیت حاشیه نشینی خارج میشدند. نه اینکه در صد رشد جمعیت شان دورقمی شود !؟  اکنون ، ایا کوچکترین اقدامی دراین جهت انجام  شده است ؟  ایا برنامه ریزی شهری که حضرات متولی ان هستند ، اصولا" چنین خصلت واهدافی را داشته است ؟ یا اینکه درعمل با محدویت وجلوگیریهای دستوری ، بختک سوداگری رااین بارتمام وکمال برشهر مسلط نموده است. بنابراین کاری که واقعا"مشکل گشا باشد انجام نشده است .  واقعیت غیرازاین بوده ؟ بازهم قضاوت با شما ست .

 

       یانمونه دیگری از اظهارات مطرح شده :

       ظرفیت زیستی تهران سه میلیون نفر است . تهران پنج میلیون جمعیت مازاد دارد  

 

       نخستین پرسشی که بازهم با توجه به چنین فرمایشاتی مطرح میگردد.این استکه منظور گوینده محترم چنین اظهاراتی چیست ؟ احتمالا"منظوروزیرمحترم رامیتوان به دوصورت بیان نمود. نخست اینکه : فضا ،عرصه وامکانات فیزیکی، تاسیسات شهری، زیرساختها وسایر امکانات طبیعی-اکولوژیکیء تهران ، فقط برای سه میلیون نفرکافی است . خوب ، اگرایشان چنین نظری داشته باشند ؛ یعنی نظرشان معطوف به کافی نبودن امکانات تهران متناسب باشمار جمعیت آن باشد. نظری کاملا"صحیح است.  واقعا"حق با ایشان است . دراینصورت چاره این استکه: کاستی های شهرراکاهش داده وامکانات تهران راازهمه جهات گسترش داد . حال به چه صورت میتوان در باره ان به بحث نشست . البته شکی نیست که چنین موضعی پاسخ منطقی به مسئله پیش روست. اما، اگرمنظورایشان این استکه: امکانات تهران حداکثربرای سه میلیون نفرکافیست ، واضافه بر سه میلیون نفرباید به فرض درنقاط دیگرِی ساکن شوند. انوقت مسئله بکلی صورت دیگری خواهد داشت ! چون چنین نظری، یعنی پاک کردن صورت مسئله ، یعنی «توهم» کامل ! یعنی ایده کذائی احمدی نژاد که میخوا ست پنج میلیون نفراز جمعیت تهران را کاهش دهد ! که دیدیم چگونه کاهش داد !؟ اما چرا؟ چون :اصولا"درمورد جمعیت تهران، حد وحدود توسعه وگسترش ان و بحث ها واظهارنظرهائیکه ، دراین زمینه مطرح میشود ، بطور کلی باید گفت : اغلب این اظهار نظرها، ازان جمله اظهاراتی که خواهان کاهش جمعیت هستند ، ونه جستجوی راهکارقابل دفاع برمبنیء پاسخگوئی بمطالبات برهم انباشت شده شهروندان ، یا براورده نمودن نیازهای موجود جامعه شهری، بی توجه به واقعیات ویا ویژگیهای ساختاری این مرحله ازتوسعه کشورمیباشند .  ازان جمله : بی توجه به ویژگیهای روند صنعتی شدن کشور، روند شهرنشینی درجریان که تا اواسط قرن حاضر جمعیت بخش شهری ما را قریب به دوبرابر خواهد نمود . بی توجه به این مهم که : این ویژگیهای ساختاری اصولا"چه گرایشهائی را شکل میدهند؟ یا اینکه گرایش استقراجمعیت ، امکانات وفعالیتهای اقتصادی دراین مرحله چگونه هستند ؟ نه اینکه بزعم این یا ان چگونه باید باشند.  ایا درشرایط کنونی، بفرض دراین موارد ما مبتنی برپژوهشهای همه جانبهء نظریه پردازی شده، اظهارنظرمینمائیم؟ اگرچنین بود، بسهولت متوجه میشدیم: گرایش به استقرار «متمرکز» جمعیت وامکانات درکلانشهرها وبیش ازهمه درتهران «ذاتی» این مرحله ازتوسعهء پراُفت وخیزماست! خوب ،اگرتمرکزدرکلانشهرها ویا درتجمعهای جمعیتی ذاتی این مرحله از توسعه کشور است ، که واقعا"این چنین میباشد . باید دید درمقابل این گرایشها چه باید کرد ؟ راه حل مطمئن وقابل دفاع کدام است ؟ واصولا"چه میتوانیم بکنیم ؟ وبیش ازهمه چه نمیتوانیم انجام دهیم . مثلا"درشرایط کنونی به هیچ وجه ، تکرارمینمایم باهیچ سیاست ، برنامه وتصمیمی ، نمیتوانیم انتظار توزیع گسترده امکانات وجمعیت درقلمروملی را داشته باشیم ! چون چنین انتظاری توهمی بیش نیست ! بنابراین اینکه ، مرتبا" مبتنی بر برداشت های کلیشه ای ونسنجیده  بگوئیم : این بی رویه است ! ان بیش از حد است !  باید مبتنی براین یا ان طرح ، مثلا" : امایش سرزمین وامثال ان عمل نمود ، که هنرنیست . انهم اظهاراتی، که جزسر درگمی بیشترودرنهایت اختلال درامرتوسعه پرفرازونشیب کشور، انهم توسعه ای که اغلب یک گام به پیش دوگام پس بوده ، منصفانه حاصل دیگری خواهد داشت ؟

اکنون ایا نمیتوان ازمسئولین محترم پرسید : چرا به جای اینکه قصوردرقصوربی پایان دستگاه اجرائی را ، قصوری که سالهاست شهررا جولانگاه سوداگران کرده ، قصوری که همه مشکلات شهری را باسیاست گذاریهای کلیشه ای وورشکسته تشدید نموده ، مطرح نمائید ، وجود مشکلات را به جمعیت بیش ازحد وغیره حواله میدهید ؟ چون ازچنین اظهاراتی اینگونه برداشت میشود ، که گوئی بنوعی طلبکارهم شده باشید !؟ گسترش بی بدیل حاشیه نشینی، طرد شهری، جدانشینی های مختلف ، فوق کاربرد ساختارهای فیزیکی، وجود بیش ازنیم میلیون واحد مسکونی خالی درشهر، مگربمیزان زیادی، حاصل ونتیجه مستقیم سیاستگذاری وبرنامه ریزیهای شهری کلیشه ای وبه بن بست رسیده دستگاه اجرائی دراین چهاروپنج دهه گذشته نیست ؟ شماکه همین برنامه ریزیهای را تا کنون باسماجت ادامه داده اید. انوقت انتظار دارید وضع بهترازاین باشد؟!

  

  

  

        ادامه دربخش دوم

 

     مهدی کاظمی بیدهندی    اردیبهشت  1396